کد مطلب:280101 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:260

واسطه ی فیض
خداوند از دیده ها پنهان است و انسان خاكی توانائی گرفتن فیض از آن فیاض علی الاطلاق را ندارد. از این رهگذر نیاز مبرمی به یك واسطه ی فیض هست كه فیوضات الهی توسط آن واسطه ی فیض به جهان آفرینش سرازیر شود. از این رهگذر قانون لطف ایجاب می كند كه گروهی از بندگان شایسته ی خداوند عهده دار این مسوولیت بزرگ بشوند. پیامبران عظیم الشأن و جانشینان والا قدر آن سفیران الهی، یكی بعد از دیگری این مسوولیت حیاتی را بر عهده گرفتند و چون مشعل فروزانی گمگشتگان وادی ضلالت



[ صفحه 31]



را به شاهراه سعادت رهنمون شدند.

پیامبران سلف یكی پس از دیگری همه ی رنجها و ناملایمات را به جان خریدند و رسالت سنگین خود را به نحو احسن به پایان بردند- كه درود حق بر آنان باد- و اینك نوبت به اشرف كائنات و مفخر موجودات حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه و اله و سلم) رسیده است، كه همه ی رنجها را تحمل كرده و بیش از هر پیامبری شكنجه و آزار دیده، و از زبان مباركش این جمله صادر شده كه «ما اوذی نبی مثل ما اوذیت» (هرگز پیامبری چون من آزار ندید).

پس از تحمل رنجهای فراوان،پیك اجل فرا رسیده، دیدگان نگرانش از این جهان فرو بسته می شود. دیدگان مباركش نگران امت نوپای اسلام است كه این امانت الهی را چگونه پاسداری خواهند كرد، این آئینه پاك كه ضامن خوشبختی انسان درد و سر است به چه كسی باید سپرد، كه شایستگی تربیت این طفل نوزاد را داشته باشد؟! كدام دامن پاكی است كه بتواند این تازه مولود را در آغوش خود پرورش دهد؟! مگر هر دامن آلوده و بشر فرومایه ای می تواند چنین در گرانمایه ای را قدر بشناسد و دست اهریمنان را از حریم پاكش كوتاه نماید و سرپرستی آن را به عهده گیرد؟! نه، هرگز.

این خداست كه باید برای سرپرستی آئین مقدسش، اتمام رسالاتش، ایصال فیوضاتش، رهبرانی را برگزیند كه شایستگی پرورش آئین مقدس و قطع دست بیگانگان را از حریم شریعت اقدس و ایصال فیوضات الهی به جهان آفرینش را داشته باشند.